-
... بارالها ...
دوشنبه 17 مهرماه سال 1385 11:41
پرسیدم : بارالها ، چه عملی از بندگانت تو رابه تعجب وا میدارد؟ پاسخ آمد :اینکه تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می برید ودوران پس از آن را در حسرت بازگشت به کودکی می گذرانید.... اینکه سلامتی خود را فدای مال اندوزی می کنید و سپس تمام دارائی خود را صرف بازیابی سلامتی می نمائید.... اینکه شما به قدری نگران آینده...
-
... لیلی و مجنون ...
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 07:54
میگن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی ؟ اگه نیمه شب بیای بیرون شهر ، کنار فلان باغ ، منم می یام تا ببینمت . مجنون که شیفته دیدار لیلی بود ، چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست . ولی مدتی که گذشت خوابش برد ... نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید ، از کیسه...
-
... عشق ، عشق ، عشق و بازم عشق ...
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1385 08:12
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم
-
خیانت
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 08:29
خیانت سلام . دلم برات خیلی تنگ شده بود.. پسرک از شادی تو پس خود نمی گنجید... راست میگفت ...خیلی وقت بود که ندیده بودش..دلش واسش یه ذره شده بود..تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶ سال بیشتر نداشت باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن... دخترک نگاهی به ساعتش...
-
... دلم گرفت ...
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1385 09:16
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس تو این غبار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس از این نامهربونی ها دارم از غصه میمیرم رفیق روز تنهایی ! یه روز دستات و میگیرم تو این شب گریه میتونی پناه هق هقم باشی تو ای همزاد همخونه چی میشه عاشقم باشی دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما! دو هم نفس دو هم زبون دو هم سفر دو هم صدا...
-
... آهای عاشقان ...
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 13:40
آهای عاشقان اینک که پا به این راه دشوار گذاشته اید ، با صداقت عشق را ابراز کنید ، تنها عاشق یک دل باشید ، تنها به یک نفر دل ببندید ، و با یکرنگی و یکدلی زندگی کنید آهای عاشقان به عشق خود وفادار باشید ، تا پایان راه با عشق باشید ، و از ته دل عشق را دوست داشته باشید آهای عاشقان از تمام وجود عاشق شوید ، و با اراده و...
-
... عاشقتم ...
دوشنبه 26 تیرماه سال 1385 08:25
نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم... چون دنیا یه روز تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم یه روز پژمرده میشه... نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که همیشه پاک نمیمونه... نمیخوام بگم که دوستت دارم. .. چون منکه...
-
روز زن
شنبه 24 تیرماه سال 1385 09:33
سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا (س) سرور بانوان جهان، عطای خداوند سبحان، کوثر قرآن، همتای امیر مومنان و الگوی بی بدیل تمام جهانیان بر همه زنان عالم مبارک باد. بزرگ بانویی که مهر آمیزترین حکمت الهی، کوثر خاتم شد تا پایان یک رسالت را به آخر رساند، تا به فضل خدا، عطای وجودش در وسعت بی کران عطش ما جاری شود، تا آنگاه بتوانیم...
-
راز موفقیت آب
چهارشنبه 21 تیرماه سال 1385 08:49
میدونین چرا آب همیشه به اونچیزی که میخواد میرسه ؟ 1- دقیقا میدونه چی میخواد. (پایین رفتن) 2- اگه به به سنگ برسه اول سعی میکنه دورش بزنه، بعد اگه نتونست سوراخش میکنه 3- اگه به یه چاله رسید، آروم صبر میکنه تا پرشه بعد رد شه بیاید ما هم در برابر مشکلاتمون مثل آب باشیم و مثل آب با مشکلات برخورد کنیم
-
... نمی دانم چرا رفتی ...
شنبه 10 تیرماه سال 1385 23:11
نمی دانم چرارفتی نمی دانم چرا شاید خطا کردم و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی نمی دانم کجا، تاکی، برای چه، ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت تمام بالهایش...
-
... زیباترین قلب ...
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1385 13:33
سلام نمیدونم چرا هیچکس به این مسئله فکر نمیکنه وقتی عشقی بین دو نفر برقرار میشه اتفاق ساده ای نیفتاده که بشه ساده از اوون گذشت کاشکی همه به این مسئله توجه میکردند که عاشق قلبشو به عشقش هدیه میده و اگر چیزی از عشقش نگیره اون قلب همیشه یه جای خالی رو روی خودش احساس میکنه. مطلب زیر رو بخونید تا بهتر متوجه منظورم بشید...
-
... فقط عشقه که میمونه ...
جمعه 26 خردادماه سال 1385 23:27
تقدیم به مهربونم بازم آهنگ وبلاگ رو به یاد اون عوض کردم هرچند آهنگ دلگیریه ولی مطمئنم که خوشش میاد تو این دنیای دیونه فقط عشقه که میمونه با اون لبخند شیرینت تو مثل گریه غمناکی بمون پیشم که میدونم تن آلوده ولی پاکی تو این دنیای دیونه فقط عشقه که میمونه غرور پوچت رو بشکن نگو پیشم نمی مونی من از چشم تو می خونم که از رفتن...
-
... حسرت ...
چهارشنبه 17 خردادماه سال 1385 16:30
وقتیکه عاشق چشمات شدم تازه فهمیدم که زیبایی چیست وقتیکه تو رو در قلب کوچکم جای دادم تازه صدای ضربان قلبم را شنیدم وقتیکه دست در دستان تو نهادم تازه معنای گرمی را درک کردم هنگامیکه به یاد تو هستم می فهمم که آرامش چیست و هرگاه به جدایی می اندیشم کنار خود سایه مرگ را می بینم
-
... استوار چون کوه ...
جمعه 12 خردادماه سال 1385 23:11
مهربونم هم اگه قبول کنیم که خدا همه جا ناظر بر کارامونه شاید سختی ها تو زندگی قابل تحمل تر باشه پس سعی کن قوی باشی مطمئنم این مشکلات برای تو یه پر کاه هم نیست هان ای کوه بلند ای سرا پا همه پند از تو این تجربه آموخته ام که نلرزد تنم از غرش ارابه سنگین زمان کاه بودن ننگ است کوه می باید بود پاسخ : -->
-
... دوست ...
شنبه 6 خردادماه سال 1385 23:11
دلم چند حرف می خواهد. یک د با آن انحنای نازک که راز بودن در آن نهفته است. یک و که سر در گریبان برده در هجوم باد و سکوت کرده است. یک س با دندانه های همسان که ستاره ها را میشمارد تا سپیده دم. دست آخر هم یک ت که نقطه تنهایی را به آغاز تو میرساند. دلم چند حرف می خواهد تا با آنها واژه ای بسازم و تا دوردست بیایم. تا برسم و...
-
... مال تو ...
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1385 07:58
سلام هم جان اگر در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت رابه تاراج می برد، مهم نیست که مال تو باشد، مهم این است که فقط باشد.زندگی کند، لذت ببرد،نفس بکشد........
-
... عشق و دوستی ...
دوشنبه 1 خردادماه سال 1385 07:51
تفاوت عشق و دوست داشتن : 1) هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده می شوید در حالی که وقتی کسی را که دوست دارید می بینید احساس سرور و شادمانی به شما دست می دهد. 2) وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می کنید خجالت می کشید ولی وقتی فردی که دوستش دارید می بینید به او لبخند می زنید . 3) وقتی در کنار...
-
... تمام دنیای من هم ...
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1385 09:13
تمام دنیای من هم اگر آفتـاب به عـظمـتـش و آسمان به وسـعـتـــش و کوه به صلابـتـش می نازد من به تو می نازم چون قشنگـــترین صدای زندگـیــم تـپـش قلـب تـــــوست و زیباترین تصویرزندگی ام نگاه پر مهر توست. کویر زنده است چون امید دارد روزی باران به آن هستی می بخشد و من نیز زنده می مانم چون تــــو باران جان بخش منی. اگر زندگی...
-
... آموخته ام که ...
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1385 07:48
آموخته ام که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است آموخته ام که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند آموخته ام که پول شخصیت نمی خرد آموخته ام که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند آموخته ام که خداوند همه...
-
... تولدت مبارک ...
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1385 12:52
از دفتر عمر گشودم فالی ناگاه ز سوز سینه صاحب حالی گفتا:که خوش آن کسی که اندر بر او یاری است چو ماهی و شبی چون سالی هم جانم سلام ؛ راستش، میخواستم ، یه مطلبی درست و حسابی و متناسب با قصدم -که همون تبریک تولدت بود- بنویسم . مثلا یه چیزی به نام "در ستایش عشق" و یا متنی در همین مایه ها ، که خب نشد ویا به عبارتی، نتونستم ،...
-
... زنجیر عشق ...
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 08:43
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمیگشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود. اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم. زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .وقتی که او لاستیک...
-
... غم و شادی ...
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1385 08:09
دردستانم دو جعبه دارم که خدا آنها را به من هدیه داده است . او به من گفت : غمهایت را در جعبه سیاه و شادیهایت را در جعبه طلا یی بریز . با وجود اینکه جعبه طلایی روز به روز سنگین تر میشد اما از وزن جعبه سیاه کاسته میشد ! در جعبه سیاه را باز کردم و با تعجب دیدم که ته آن سوراخ است ! جعبه را به خدا نشان دادم و گفتم: پس...
-
... شاعر و فرشته ...
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1385 14:20
شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند . فرشته پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته . شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعر هایش بوی آسمان گرفت وفرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت . خدا گفت : دیگر تمام شد . دیگر زندگی برای هر دوتاشون دشوار می شود . زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود ، زمین برایش کوچک است و...
-
... عاشقان ...
یکشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1385 10:41
عاشقان را دوست دارم به خاطر اینکه معنی عشق را می دانند. عاشقان را دوست دارم به خاطر اینکه به زندگی امید والایی دارند. عاشقان را دوست دارم به خاطر اینکه به جزء یک نفر به کسی دیگر علاقه ی والایی ندارند. عاشقان را دوست دارم به خاطر اینکه هرروز از روز قبل عاشق تر هستند. عاشقان را دوست دارم به خاطر اینکه همیشه در رویای قدم...
-
... روزای عاشقی ...
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1385 15:04
هم جونم : روزای عاشقی چه روزای قشنگیه . خیلی خوشحالم که عاشق شدم و هستم و همیشه می مونم . حتی یکی از روزای با تو بودن باعث نشد که عشقم بهت بیشتر نشه .... می خوام داد بزنم زیباترینم .... فرشته ای که زندگیمو قشنگ کردی ... وجودی که برای من تکی .... بهترین همیشه برات می مونم و برام بمون ..... اینو ایمان دارم که عشق ؛ یعنی...
-
... دوستت دارم ...
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1385 09:31
هم جونم تنها ای دل نشین ترین و مهربانترین مصاحب لحظه های سخت و سنگین تورا دوست دارم چرا که تنها با توست که می توان از مرز اسارتها گریخت و با سکوت چشم و دل همنشین شد. با لحظه های با تو بودن به راحتی میتوان از رنگ و روی زندگی به سرزمین رویاهاو شقایق ها گریخت. بیا با هم صندوقچه دلمان را باز کنیم و شادی حبس شده در را چون...
-
... بچگی ...
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1385 13:04
هم جونم بچه که بودم فقط بلد بودم تا ۱۰ بشمارم .نتیجه همه چیز میشد ۱۰ . از بابا که بستنی میخواستم همیشه ۱۰ تا میخواستم مامانو ۱۰ تا دوست داشتم خلاصه ته دنیا ۱۰ بود ۱۰ تا خیلی قشنگ بود ولی حالا نمیدونم ته دنیا چقدره ؟ نهایت دوست داشتن چند تاست؟ انگار خیلی حریص تر شدم ۱۰تا بستنی هم کفافمو نمیده اما میخوام بگم دوست دارم...
-
... حرفهای ؛هم ؛ و ؛ها؛...
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1385 16:48
سلام مهربون! تو کتابی می خوندم که دو تا آدم کوچولو دنبال بهترین های زندگی بودن ... تو گذرگاههای سخت و پر پیچ و خم زندگی به دنبال همون بهترین ها میگشتن... بعد از مدتی رسیدن به چیزی که میخواستن ، ولی آنقدر توش غرق شدن که یادشون رفت باید حفظش کنن... این بود که بعد از مدتی چیزی رو که داشتن رو از دست دادن ... یکی از آدم...
-
... به نام حضرت عشق...
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1385 10:47
سلام به " هم "جونم سلامی به وسعت عشقم که از وسعت آسمان ها پیشی گرفته ، سلامی به بلندای کوه دلداگیم که هزار بار بلندتراز بیستون است ، سلام بر تویی که با تلاوت نامت خون در رگ هایم جریان می یابد و زندگی دوباره ام را نوید می دهد و سلام بر تویی که نمی شناختمت اما با طنین نفس هایت حیات دوباره ام را رقم زدی