خیانت
سلام . دلم برات خیلی تنگ شده بود..
پسرک از شادی تو پس خود نمی گنجید... راست میگفت ...خیلی وقت بود که ندیده بودش..دلش واسش یه ذره شده بود..تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن...
دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت: من دیرم شده زودی باید برم خونه...
همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک را میدید زود باید بر میگشت..
پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد...
دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد...حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببنید...
پسرک خواست سر سخن روباز کند که دخترک گفت : وای دیرم شد..من دیگه برم خداحافظ...
خداحافظی کردند و پسرک در سوک لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد..
***
دخترک هراسان و دل نگران بود...در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ...یه خرس عروسکی خوشگل بود.. هوا دیگه داشت کمکم سرد میشد وسرعت ماشین هاییکه رد میشدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر میکرد..
پسره مثل همیشه ۵ دقیقه تاخیر داشت اما بازم مثل همیشه ریلکس بود...دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت.
دخترک بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت.پسر نیم نگاهی به بسته انداخت و گفت: مرسی...بسته را باز کرد و ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود... لبخندی زد و به روی خود نیاورد...چند دقیقه ای را با هم سپری کردن و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است..این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او..معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ، اما دلش از لحظه اول جای دیگه ای بود...
***
کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه نقطه ای در آن طرف کرد..پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود...
سلام دوست جون
مرسی که بهم تبریک گفتی . ولی نگفتی که دوست داری در مورد کدوم کشور برات مطلب بنویسم
منتظر جوابتم
بای بای
سلام باز هم به روز شدم خوشحال میشم بهم سر بزنید
راستی بهم خبر ندادین اپ هستین بازم سر میزنم
های عزیز
خیلی قشنگ بود ...
دلم گرفت! بدجوری دلتنگم!
سلام دوست گلم
عالی بود
واقعا خیانت بدترین چیزه
امیدوارم که خوب باشی
از خیانت متنفرم ولی خاین جوابشو میگیره حتی اگر با از دست دادن معشوقش باشه ....
بی خبر آپ میکنم- بی خبر آپ میکنی- بهت سر میزنم- بهم سر نمیزنی.قضاوت با خودت.
سلام
مثل همیشه دلنوشته هات منو بفکر وا میداره
و اندوهی که دلم را تا ناکجا اباد این دنیای پوچ میکشونه و تنها حاصلش مثل همیشه دلتنگی و قطرات اشکیه که مهمونای همیشگیشن
مدتهاست به وبلاگت سر نزدم مثل تو، امروز دلم یکهویی هوای دلنوشته هاتو کرد
واقعا زیبا بود
موفق باشی
سلام
سلام
صدتا سلام
این چند وقته که ما نبودیم درگیر مهمترین اتفاق زندگیمون بودیم
بدو بیا
و اما عشق.....
اخرین نگاه .......
چه درد ناک بود حقیقت ما....
من مطمئنم اون عاشق اولی به چیزهایی رسید با عشقش که همه ما عمرمون را باید بگذاریم تا بهش برسیم.....
لینکم کردی - لینکت کردم
بی خبر آپ میکنی - بی خبر آپ میکنم
بهم سر نمیزنی - بهت سر میزنم
سلام
نمیدونم چرا یهو دلم هوای بلاگتو کرد . این روزا یه جورای دیگه ایم . می ترسم مفهوم این روزهارو نفهمم و از کنار اونها بگذرم
برام دعا کن تا چشم دلم رو برای دیدن حقیقت باز کنه . برای دیدن اون چیزی که منظورشه
در سایه خدا
یا حق
چه کسی در این دنیا سزاوار زندگی نیست،
آنکس که فراموش می کند یا آنکه فراموش می شود؟
کدامیک را ترجیح می دهی؟
دلداده ای دور از دسترس را که دلتنگیت از اوست یا کسی را که می بینی هر روز بی آنکه بخواهی؟
این قلب اگر در فراق تو هزار تکه شود، حتی یک تکه از آن را از دست نخواهم داد.
یه سر به من بزن خوشحال می شم یه دوست تازه پیدا کنم
واااااااای چقدر دردناک! چقدر بد! چقدر وحشتناک! هیچ تحمل ندارم! :))
سلام دوست گلم
امیدوارم همونطوری که گفتی شاد باشی
راستی جدا بهت خیانت شده ؟
سلام خیلی قشنگ بود
اما خیلی حرف داره .............
موفق باشی